کد خبر: 1310222
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
سرقت میلیاردی از صاحبخانه با کلید مستأجر مورد اعتماد! با شکایت مهندس جوان، مأموران اداره آگاهی بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند. اولین گام بررسی دقیق تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت بود
آرمین بینا 

جوان آنلاین: مأموران پلیس در ماجرای سرقت میلیاردی از خانه مهندسی جوان به رد پای مستأجر مورد اعتماد او رسیدند که کلید ساختمان را در اختیار همدستانش قرار داده بود. چهار متهمی که در جریان این سرقت بازداشت شدند، ادعا کردند نقشه این سرقت در یک میهمانی شبانه و با یک شرط‌بندی گرفته شد. 
چندی پیش، مردی حدود ۳۵ ساله سراسیمه و نگران، در تماس با پلیس تهران از سرقت سنگین خانه‌اش خبر داد. مهندس جوان که به گفته خودش، اهل ورزش و رفتن به باشگاه بود، توضیح داد: «معمولاً روز‌های فرد، عصر‌ها برای تمرین به باشگاه می‌روم. امروز هم طبق روال حدود یک ساعت و نیم بیرون بودم. وقتی برگشتم قفل در خانه تخریب شده‌بود. وارد خانه‌ام شدم که با صحنه عجیبی روبه‌رو شدم. همه وسایل خانه‌ام به‌هم ریخته‌بود و نشان می‌داد سارق یا سارقانی به خانه‌ام دستبرد زده‌اند. پس از بررسی هم فهمیدم بیش از ۱۵ میلیارد تومان طلا، دلار و سکه از خانه‌ام به سرقت رفته است.»

 بررسی‌های پلیس و سرنخ‌های کلیدی
با شکایت مهندس جوان، مأموران اداره آگاهی بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند. اولین گام بررسی دقیق تصاویر دوربین‌های مداربسته اطراف محل سرقت بود. فیلم‌ها نشان می‌دادند دو مرد جوان، با صورت‌های پوشیده در گوشه‌ای از کوچه مخفی شده‌اند. آنها به محض خروج صاحبخانه از ساختمان، با استفاده از کلید در ورودی حیاط وارد شده و پس از حدود ۱۰ دقیقه، با سرعت محل را ترک کردند و کمی آنطرف‌تر سوار خودروی پژویی شدند که پلاک آن مخدوش بود و سپس فرار کردند. 
نکته جالب توجه این بود که سارقان از زمان دقیق خروج صاحبخانه اطلاع داشتند و همچنین کلیدی که همراه داشتند فرضیه حضور یک آشنا یا دست‌کم یک نفر مطلع از برنامه‌های شاکی را تقویت کرد. 

 تردید‌ها و کشف حقیقت
کارآگاهان با توجه به پلاک خودروی پژو، آن را با خودرو‌های ساکنان ساختمان و افرادی که با شاکی در رفت و آمد بودند، تطبیق دادند. بررسی‌ها به مردی به نام امید رسید، مستأجری که صاحبخانه او را مردی قابل‌اعتماد و مهندس معرفی کرده‌بود، اما همه دلایل و شواهد حکایت از آن داشت که امید در این سرقت چند میلیاردی دست دارد. امید پس از بازداشت، ابتدا همه اتهامات را رد کرد، اما شواهد و تصاویر موجود باعث شد در بازجویی‌ها، به جرم خود اعتراف و همدستان خود را معرفی کند. با اعتراف متهم دو همدست او بازداشت شدند، اما یک نفر همچنان فراری است. متهمان در بازجویی‌ها ادعای عجیبی را مطرح کردند و گفتند وضع مالی‌شان خوب است و نیازی به سرقت ندارند، اما در یک میهمانی شبانه وسوسه می‌شوند و سرقت از خانه مرد پولدار را طراحی می‌کنند. تحقیقات از متهمان ادامه دارد. همچنین پلیس در تلاش است همدست فراری سارقان را هم بازداشت کند. 

 شرط‌بندی 
امید مستأجر شاکی که سرقت از خانه صاحبخانه‌اش را طراحی و اجرا کرده‌است، ادعا کرد کارمند شرکتی است و وضع مالی خوبی دارد، اما در یک میهمانی شبانه به خاطر شرط‌بندی تصمیم به سرقت می‌گیرد. 

امید سابقه داری؟ 
نه. هیچ سابقه‌ای ندارم. من کارمند شرکت معتبری هستم و وضع مالی‌ام خوب است و تا الان هم پایم به کلانتری باز نشده‌بود. 

چه شد که تصمیم گرفتید دست به سرقت بزنید؟
باور کنید نه من و نه دوستانم هیچ مشکل مالی نداریم، اما همه چیز از یک شب میهمانی شروع شد. دور هم بودیم و شرط‌بندی راه انداختیم و در نهایت به سرقت از خانه صاحبخانه کشیده شد. اولش فقط یک شوخی بود، اما بعد جدی شد. 

شرط‌بندی واقعاً چه بود؟
گفتیم هر دو نفری که ببازند، باید سرقت کنند. من باختم و کلید در ورودی را به سه نفر از همدستانم دادم تا از خانه صاحبخانه‌ام سرقت کنند. 

خبر داشتی که شاکی اموال با ارزشی در خانه دارد؟ 
بله. من با او رفت و آمد داشتم. من آبرومند بودم و او هم به من اعتماد داشت. البته وقتی به دوستانم گفتم صاحبخانه‌ام مقدار زیادی طلا و سکه در خانه نگهداری می‌کند، همه وسوسه شدیم و یک جورایی شرط‌بندی هم بهانه شد و تصمیم به سرقت گرفتیم. 

کلید را از کجا آوردی؟ 
کلید در حیاط را داشتم و به آنها دادم، اما کلید در خانه‌اش را نداشتم و همدستانم قفل ورودی را تخریب کردند و وارد آنجا شدند. 

فکر نمی‌کردی شناسایی و دستگیر شوید؟ 
نه. من خودرویم را در اختیار همدستانم قرار دادم و به آنها گفتم شماره پلاک خودرو را بپوشانند و خودم هم همراه آنها نرفتم تا ردی از ما به جا نماند، اما بررسی‌های پلیس دقیق بود و دستمان رو شد. 

بعد از سرقت چه کردید؟
پول‌ها و سکه و طلا‌ها را بین خودمان تقسیم کردیم، اما واقعاً دنبال فرصتی بودیم که پول‌ها را برگردانیم، چون پشیمان شدم و فهمیدم وسوسه شده‌ام. 

درباره نقشه توضیح بده؟
چون صاحبخانه معمولاً روز‌های فرد به باشگاه می‌رفت، من زمان رفتنش را به دوستانم دادم. نیم ساعت قبل از خروجش، آنها کمین کردند. وقتی از خانه بیرون آمد می‌دانستیم که چند ساعتی ورزشش زمان می‌برد و از طرفی هم سرقت ما زیاد طول نکشید. نقشه حساب شده‌بود، اما به دام افتادیم. 
حرف آخر؟ 
بین خریت و حریت یک نقطه است و ما از آن نقطه غافل شدیم. الان هم پشیمان هستم و‌ای کاش آن شب وسوسه نمی‌شدم.

برچسب ها: پلیس ، آگاهی ، سارق
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار